این اقاهه کارمند شهداریه زنگ زده میگه حل کنیم
منو ببین
چرا هیچ نمیخام حل کنم؟
چرا فرار میکنم
چرا میگم خسیسو و بد قلبه
چرا ب حسخودم اعتماد دارم
چرا تامردی میاد سراغم یاد اونمیوفتم
خیلی دوسش دارم
چرا دلمگرفت
چراگریه کردم
میدونی دیگه مثلا یه دلیلش اینه میگی میترسم زمان بگذره نمیدونی خاستگار یعدی موقعیتش چیه و چقد دوست داره یا دوسش داری
براهمینممیترسی
از طرفیم نمیخای زن مردی بشی ک دوسش نداری
بهش گفتم نمیخام صداتو بشنوم
گفتم نمیخامت
درباره این سایت